my mafia

پارت: ۳۹

تا اومد حرفی بزنه از در رفتم بیرون و به ادامه حرفش گوش ندادم.
رسیدم به دَر که بادیگارد های دم در درو برام باز و تعظیم کردن و ماشین سومی رو دیدم که بوق زد و برام دست تکون داد
رفتم تو ماشینش نشستم.
+سلاممممم
○سلام عشقم چقدر دلم برات تنگ شده بود.
+منم خیلی دلم برات تنگ شده بود وای خدااااا
○چیشده ها؟ چرا صدات اینجوری بود؟ پشت تلفن نفهمیدم؟
+بریم یه‌جا برات تعریف میکنم.
○باشه.
(رسیدن کافه)
○رسیدیم پاشو
+باشه
(رفتن داخل کافه و سفارش دادن)
+(همه‌چیو تعریف کرد)
○ا.ت خوشملم....عزیزم چقدر بلا سرت اومده!
+اوممم(گریه آروم)
○داری میگی یکی از بزرگترین مافیا های دنیا عاشقت شده؟
+فک کنم.
○ولی این عالیه لعنتی!
+کجاش عالیه؟
○بابا طرف پولداره خوشتیپه عاشقته اهل خیانتم نیس دیگه چی از این بهتر؟
+نه نه نه ببین میگه از قصد بوده، اگه از قصد بوده نباید اینکارو میکرد
○بابا دوسِت داره
+بیخیال خودمم معلوم نی چیکار میکنم
دیدگاه ها (۱)

my mafia

my mafia

my mafia

my mafia

همیشگی من

𝚙𝚊𝚛𝚝14ویو سه ساعت بعد ویو ادویو توی چین شانگهایآت.. ددیکوک.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط